گاهی به آسمان نگاه کن

باید اعتراف کنم من نیز گاه به آسمان نگاه کرده‌ام! دزدانه!در چشم ستارگان! نه به تمامی‌شان! تنها بدانها که شبیه ترند به چشمان تو!

گاهی به آسمان نگاه کن

باید اعتراف کنم من نیز گاه به آسمان نگاه کرده‌ام! دزدانه!در چشم ستارگان! نه به تمامی‌شان! تنها بدانها که شبیه ترند به چشمان تو!

قبل از هر چیز

سلام

سلام!

دو نفریم! یه زن و شوهر!

میخوایم از اون چیزایی که فکر می کنیم خوندنشون برای دیگران بهتر از نخوندنشونه، بنویسیم!

ادعای فضل و ادب و عقل کل بودن و ... هم نداریم! دو نفریم مثل شما!

تعداد خواننده ها هم برامون مهم نیست! مهم کیفیتشونه! که به قول باباطاهر "مرا کیفیت چشم تو کافی است"!

من قبلا تو همین بلاگ اسکای خونه ای داشتم به همین اسم "گاهی به آسمان نگاه کن"، البته با یه آدرس دیگه!

حالا به همراه همسرم -معصومه- میخوایم دوباره اینجا رو آب و جارو کنیم و از نو بهش رونق بدیم!

نیومدیم اینجا که به هم نگاه کنیم!

اومدیم اینجا که با هم نگاه کنیم!

که عشق با هم نگاه کردن است؛ نه بر هم نگاه کردن!

تا چه پیش افتد!

که به قول شاعر:

غرض نقشی است کز ما جای ماند

که هستی را نمی بینیم بقایی

مگر صاحبدلی روزی ز رحمت

کند در حق درویشان دعایی

پس به همه ی دوستای وبلاگی قدیم، یه سلام دوباره می کنم!

 

قبل از هر چیز

یک جرعه سلام

یک جرعه نگاه

به سلامتی!*

 


*زنده یاد عمران صلاحی

فصل جدید

تقدیر این بود که زودتر از اونی که فکرش رو بکنم یک فصل جدید به کتاب زندگیم اضافه بشه، فصلی که انتها نداره!

...

روز جمعه هشتم مهر ، ساعت 5 و نیم بعد از ظهر سر سفره ی عقد نشستیم

و پیمان بستیم به قصد یکرنگی و همدلی و همراهی در سفر زندگی!

 

                                                                        نوشته شده توسط : صادق 8-7-1384

 

و این روزها ، 368 روز خوب ، از اون روز و ساعت های خوب می گذره !

روزهای خوب نزدیکند ، در یک قدمی ما !

همین فردا ، حتی امروز ...

 

شروع با رمضان

تشنه بودم ،

پاهایم در سنگلاخ آرزوها آزرده و وامانده بود ،

قلبم تاب و توان مهر ورزیدن نداشت

و روحم ...

 

از شرابی طهورا سیرابم کردی ،

پاهایم را در حریر نوازش آسمانی پوشاندی ،

قلبم را به نسیم عاطفه و ایمان جلا دادی ؛

و روحم را ...

 

اینک ؛

نشسته بر هلال رمضان 
         برای شیطان زمینی دست تکان می دهم ...