گاهی به آسمان نگاه کن

باید اعتراف کنم من نیز گاه به آسمان نگاه کرده‌ام! دزدانه!در چشم ستارگان! نه به تمامی‌شان! تنها بدانها که شبیه ترند به چشمان تو!

گاهی به آسمان نگاه کن

باید اعتراف کنم من نیز گاه به آسمان نگاه کرده‌ام! دزدانه!در چشم ستارگان! نه به تمامی‌شان! تنها بدانها که شبیه ترند به چشمان تو!

خدایش بیامرزاد !

امروز بیست و نهم خرداد ماه !
سالروز وفات دکتر شریعتی !
نوشتن درباره ی دکتر شریعتی برای من سخته !
تجربه نشون داده برای دیگران هم سخته ، حتی اگر خودشون سختی اش رو درک نکنند و حرف بزنند و بنویسند ....
امروز باز هم مثل هر سال توی حسینیه ی ارشاد برای دکتر بزرگداشت می گیرند ، آدم ها می آیند و حرف می زنند و ربط و بی ربط همه چیز به مسائل سیاسی روز منجر خواهد شد ....
کمی لعن و نفرین و کمی دست و هورا !
هر چند من خودم هم دلم تنگ میشه ، وقتی عصر امروز هر جایی هستم به جز سالن های طبقه ی بالای حسینیه ی ارشاد !
باز هم سوسن شریعتی تنها کسیه که آدم رو واقعا یاد پدرش می اندازه !
لحن صدا ، گویش شیرین مشهدی ،سیمای مهتابی پدر ....
و تنها کسی که فقط و فقط از خود ِ خود ِ دکتر شریعتی حرف میزنه !
از صاحب ِ تئوری ِ مثلث "زر،زور ، تزویر " !

جالبه که این روزها ، تمام این سه ، دست یک جناحه ! نه ؟

با توام ...

وقتی حواست نیست ، زیباترینی
وقتی حواست هست
تنها زیبایی
حالا ،
حواست هست ؟

یه یاد محمد جهان آرا

محمد نبودی ببینی
شهر آزاد گشته
خون یارانت
پر ثمر گشته .....

آه و وا ویلا
کو جهان آرا
نور ِ
دو چشمان تر ما

امیدم گشته نا امید
بعد از هجر تو
یاران می آیند
اندر پی تو ....

کاشکی...

ای کاش آب بودم
گر می شد آن باشم که خود می خواهمی
آدمی بودن ...حسرتا !
مشکلی است در مرز نا ممکن ... نمی بینی ؟
آه ای کاش به بی خبری قطره ای بودم ... از نم باری ... به کوهپایه ای ...
نه در اقیانوس کشاکش بیداد ...
سر گشته ی موج بی مایه ئی .


« احمد شاملو/ مدایح بی صله / ای کاش آب بودم »