گاهی به آسمان نگاه کن

باید اعتراف کنم من نیز گاه به آسمان نگاه کرده‌ام! دزدانه!در چشم ستارگان! نه به تمامی‌شان! تنها بدانها که شبیه ترند به چشمان تو!

گاهی به آسمان نگاه کن

باید اعتراف کنم من نیز گاه به آسمان نگاه کرده‌ام! دزدانه!در چشم ستارگان! نه به تمامی‌شان! تنها بدانها که شبیه ترند به چشمان تو!

طبیعت رو به جوانی ، شهر رو به تعالی !*

1.
ببار ای نم نم باران
زمین خشک را تر کن
سرود زندگی سر کن !
دلم تنگه ...
دلم تنگه ...!
2.
ما
این عابران خو گرفته به دود
ما
این عابران خسته از گرما
در اولین باران بهاری
پناه می بریم به زیر چترهای سیاهمان
حیف از باران ...
3.
این خبرهای نمایشگاه کتاب ، خسته کننده شده بود !
خوشحالم که حل شده ، و همه هستند !
ولی حیف ...
من دلم تنگ میشه برای سالن میلاد و سالن 38 و 40 . 5 A و 5 و ...
من دلم تنگ میشه برای موکت های قرمز و آبی ته سالن !
من دلم تنگ میشه برای بستنی و سیب زمینی سرخ کرده و ...
من دلم تنگ میشه برای همه چیز ِ نمایشگاه کتاب ِ هر سال !
شاید یه روزی هم دلم برای نمایشگاه کتاب ِ توی شبستان های مصلی ِ بزرگ تهران هم تنگ بشه !
شاید ...
4.
لا اکراه فی الدین !
*توی شرکت یه اطلاعیه ای زدند :
" از این به بعد خانم ها و آقایون در هنگام صرف ناهار ، در میزهای جداگانه بنشینند "
فکر کنم در راستای مبارزه با مفاسد باشه !
فقط یه ایرادی داره : ما توی شرکت در کنار هم کار می کنیم ، سر یه میز ، روبروی هم ....
نمی دونم مشکل ناهار خوری چیه ؟
** دو روز گذشته ، یکی از همکاران و خانمشون رو دور میدون ونک گرفتند ! به دلیل اینکه شناسنامه همراهشون نبوده که نسبتشون رو ثابت کنند !
تصور کنید !!! بردنشون و مجبور شدند زنگ بزنن به خانوادهاشون که شناسنامه بیارید !

دیگه کم کم کیف هامون داره سنگین میشه ! کارت ملی و کارت پایان خدمت و شناسنامه و ...
*** چقدر آدم احساس حقوق شهروندی می کنه وقتی کسانی هم سن و سال آدم ، صلاح ما رو بهتر از ما تشخیص میدن !
5.
حیف از این بهار !

(* : شهار های شهرداری ، پشت اتوبوس ها )
نظرات 8 + ارسال نظر
نرگس چهارشنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 20:17 http://azrooyesadegi.blogsky.com

دوستی تعریف میکرد یکی از اقوامشون رو که باردار بوده توی خیابون برای این گرفتند که داشته با شوهرش راه می رفته... و وقتی با عصبانیت گفته خجالت بکشید من باردارم...در کمال وقاحت چیزی گفتن که از هزاران توهین به یک زن می تونه بدتر باشه...متاسفم برای اینهمه کوته فکری...یک جایی گفتم اینجا هم بگم که دلم بیشتر خنک بشه:
یکی از اساتید همیشه میگفت: ما که ادعایی نداریم اما این اقایان بروند دعا کنند که بهشت و جهنمی در کار نباشد...که واااااای به حالشان اگر باشد...
نمایشگاه کتاب...دلم تنگ میشه برای فواره آبش...یادمه چقدر زیرش میرفتیم وخیس میشدیم...حتی من باران گریز لذتی میبردم از این شیطنت که نگو و نپرس...حیف

مسعود پنج‌شنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 18:08 http://ghalamnevesht.persianblog.com/

طبیعت رو به جوانی، شهر رو به تعالی! شعار قشنگی هست. حالا شرکتی که کار می کنید دولتی هست یا خصوصی؟

سجاد پنج‌شنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 20:19 http://paknevis.com/weblog

سلام. من از قدیم از این میدون ونک بدم می اومد :))

طسم شنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 10:30 http://tasinmim.blogfa.com

هر خزانی بهاری دارد و مسلماً هر بهاری خزانی!
انتخابات های آینده نزدیک است، چند هفته دیگر آنقدر کیف هایتان سبک می شود که دیگر به آن نیاز نداشته باشید! عمر این طرح هایشان به اندازه ی حجم مغزشان است، سخت نگیر!
های
هوایی
نفسی!

کار بد شنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 20:40 http://karebad.org/

طبیعت رو به جوانی ، شهر رو به تعالی ،‌مخ آقایون رو به .....................‌‌ !!!

جای خالی رو پر کنید ‌:

الف ) گزینه یک !
ب ) هیچکدام .
ج ‌) گزینه الف و ب.
د )هر سه گزینه .

ویولت یکشنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 18:44

واقعا حیف از این بهار پوف

فرهود دوشنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 04:44 http://weblog.farhoodonline.com/

مضحک ترین قسمت قضیه تکرار همیشگی این برخورد هاست بدون هیچ نتیجه یی. آخه یه کم عقل هم بد نیست ها. موندم اینا که اینقدر تو نقشه کشیدن واسه همه دنیا زبلن و زرنگ، چطوری تو این یکی موندن و عاجز شدن ؟

هومن یکشنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 12:45 http://aaftab.blogfa.com

خیلی جالب بود...ممنون
(به علی هم سلام برسونید)

علی ؟!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد